مجموعه داستان های کوتاه, داستان های عاشقانه, داستان پند آموز و … را در اینجا بخوانید و لذت ببرید!
داستان عاشقانه جواب آزمایش: پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقهام ازدواج کردم. ما همدیگرو تا حد مرگ دوست داشتیم. سال های اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت … ادامه مطلب ...
داستان من و مامانم (داستان های صوتی) قسمت سوم ادامه مطلب ...
داستان کوتاه آموزنده و جالب زن نازایی که صاحب فرزند شد ادامه مطلب ...
داستان عاشقانه شب اول عروسی. شانزده ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻡ که ﻋﺎﺷﻖ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺷﺪﻡ. ﭼﻨﺎﻥ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪﻭﺍﺭ ﻋﺎﺷﻖ آﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻦ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﺭﺍﺿﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﺩﺧﺘﺮ... ادامه مطلب ...
سلام.من سامان هستم و ۱۷ سالم هست.از وقتی به دنیا اومدم پدرم فوت شده بود و من و مامانم فریده تنها زندگی می کنیم. ادامه مطلب ...